دوست داشتن یعنی ...

 
 
 
دوست داشتن یعنی :

 

اونی که اگه صد دفعه هم ناراحتش کنی ...

 

هربار میگه این دفعه آخریه که میبخشمت ...‏

 

و بازم با اخم میاد تو بغلت ...

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...

 

ولی...وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،

یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....

lovepic-smsplz-com (109)

یکی ازم پرسید

منبع نوشته‌هات چیست

گفتم زیاد دور نیست

یک وجبی بغضــم

سوسک بهانه بود

دلش بغل می خواست

:D
 
ff5a6217632a2fdac925850baf67a420-425

sibI29_535.jpg?w=535&h=399

 
08723239630425745303.jpg

چگونه دست دلـــــــم را بگیرم و در كنار

دلتنگیــــــ✖ـــهایم قدم بزنم
در این خیابان
كه پر از چراغ و چشمك ماشینهاستــــــ
نه آقایان ... :
مسیر من با شما یكے نیستــــــ
از سرعت خود نكاهید
من آداب دلبـــــــ✖ــــرے را نمی دانم

 

من ماه تومیشوم


تومهتاب من باش


که ماه بی مهتاب زیبا نیست

 

 

55069981654490848534.jpg
 
 
 
 
1157426_558955964154163_1684387990_n.jpg
 
گوسفندی بر جنازه گرگی میگریست ...

و می گفت :

حالا با این همه زندگی چه کنم ؟؟

images.jpg

%D8%B9%DA%A9%D8%B3_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9

 
چهار چیز که حوّا نمی توونست به آدم بگه:
 
1- آدمت مي كنم!
 
2- از شوهراي ديگه ياد بگير!
 
3- قبل از تو صد تا خواستگار داشتم !
 
4- مي رم خونه مامانم!
 
 
es-love-picture-patogha.ir_.jpg
 
 

God today

خدایا امروز را مهمان من باش…

به یک فنجان قهوه ی تلخ…

وقتش رسیده طعم دنیایت بدون (قوقول) را بدانی…

 

ﮔﺎﻫـــــﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟـــــﻢ ﻫﻮﺱ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ . . .

ﺍﺯ ﻫﻤـــــﺎﻥ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮎ ﺣــــــﺮﻑ ِ ﺗﻮ ﭘﺸــﺖ ﺑﻨﺪ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮎ ﻣﯿﮕﻮﯾــــﯽ :

 

ﻣﮕﻪ ﺩﺳﺘـــــﻢ ﺑﻬــــﺖ ﻧﺮﺳـــــﻪ . . .

 

 

 

آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ...

این تمام لذت من است ...

وقتی با اصرار مرا می خوانی ...

وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ...

این روزها شب هایم از روزها روشن تر است ...

تو تمام انتظار هر روز منی

تا به تو برسم ...

من این انتظار عاشقانه را می پرستم ...

تمام روز انتظار تا تو بیایی ...

آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ...

اگر خوب گوش کنی

این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی

تو را فریاد می زنند ...

[تصویر:  4es3typjed8qirflz35e.jpg]
 
[تصویر:  en7kb2yar4sjqzhso4xd.jpg]
 

قانعم به یادت…
پس یادت را از من نگیر که یادت مهربانترین تصویر دنیاست……

38c00.jpg
 
28558336423587050425.jpg

 

ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺨﻨﺪ

ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ ...

ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ، ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !

 
www.chekelo.parsiblog.com
 

مرد از زن تنها تره!

مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هر وقت دلش یه جوری شد، دستشو

 باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از خودش خوشش بیاد!

مرد موهاش بلند نیست که توی بی کسی کوتاهش کنه و اینجوری لج کنه با همه دنیا!

مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و گریه کنه و خالی بشه!

مرد حتی دردهاشو اشک که نهف یه اخم خشن میکنه و میچسبونه به پیشونیش!

یه وقتایی ، یه جاهایی ،به یه کسایی باید گفت:

"میم... مثل مرد"

" تـــو "

دو حرفـــــــــ ــــــ ــــ بیشتر نیســـت ،

کلمه ی کـــوتاهی

کـــــ ـــ ـه برای گفتنش ..

جانم به لبــــــ ـــ ـ رسید و

ناتمـــــ ــــ ــام ماند ..


071ccywy28g0p6enpoh.jpg
 

ساعت دو نصفه شب یکی اول زنگ زد بعد اس ام اس داد

 
که من یه پسر ۲۶ سالم از تهران به قرآن شماره شما رو همینجوری گرفتم
 
اگه دختری تو رو قرآن جوابمو بده خیلی خیلی دوستت دارم!!!
 
ملت تحت فشارن بخدا   
5fc69743df00c27082fbbfd98f7ad0ff-425
 
5d516f55283780a4b90703cd0b3ceed0-425
زندگی تــلـ ـــ ـخـه

زندگی ترسـ ـ ــه

زندگی درده

ولــی...

با تو بهشـ ــتـه

سال ها پرسیدم از خود کیستم؟

آتشم؟ شورم؟ شرارم؟ چیستم؟

دیدمش امروز و دانستم کنون

او به جز من ، من به جز او نیستم
naaz (11)

قصه ی غم انگیزیست ؛

دیدن مردی که به اندازه کافی برای خودش درآمد کسب کرده ولی ،

برای وارث، خودش رو به آب نه ؛ به آتش میزنه ...

آخرتی رو به دنیایی میفروشه،

آبی رو به آتشی ...

جملات زیبا گیله مرد

 
 
a42
 

خــوب گوشاتو وا ڪُن بِِبین چی میگَم :

میگَم و میخَندم اما لــــــاس نِمیزَنـَـــم ...
مُودَبانه وَ با لَحن خوب جوابِتو میدَم اَما تیڪ نِمیخورَم ...
گَرم وُ صَمیمی هَستَم اَما هــــَـــرزه نیستَم ...
تَنهام ...
ساکِتم ...
هیچی نیستَم ...
حتی اونقَدري نيستَم کِه عاشـِـــــــــــــــقَم بِشی ...!
وَلي اين وَ بِِدونِ كِه مَن يِِه پسر سادِه سادِه م
l03ln75wjpkzwo2ni95t.jpg

شکسپیر می گه : فراموش کن چیزی رو که نمی تونی بدست بیاری ، و بدست بیار چیزی رو که نمی تونی فراموشش کنی .

خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ...

خیانت می تواند دروغ دوست داشتن باشد...

خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ...

خیانت می تواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد ...

 

 

مادرم برایم افسانه می گفت ...

پر از شیدایی زمانه؛ لبریز از افسونگری جانانه

و من غافل از گذر عمر؛ در کنار جویبار زمانه؛ تنها سراپا گوش بودم.

روزگار همچنان می نوشت و من شدم افسانه ...

من در خیال خود رود خروشان بودم و جوانیم سنگ های صیغلی خفته در بستر روزگار ...

اما من تنها افسانه ای از آن روزها و رودها بودم ...

با خاطراتی خیس که دیگر با چشم جان هم خوانده نمی شدند .

من همان روزها هم افسانه ای کهنه بودم که بارها و بارها در گذشته های دور نوشته و فراموش شده بودم و غافل در تکراری جدید؛ از بوی ماندگی آن؛ سرمست می شدم و خیره در چشمان معصوم کودکم برایش افسانه می گفتم :

افسانه قدیمی زندگی را ...

تعداد صفحات : 5